فریبا نبی زاده

نوشتن چگونه انسان را به خودشناسی می‌رساند

خانه » نوشتن چگونه انسان را به خودشناسی می‌رساند

«نوشتن» چگونه انسان را به خودشناسی می‌رساند؟ پرسشی است که ذهن هر فردی را ممکن است به خود مشغول کند.

باور قلبی‌ من این است:

«نوشتن»

راهی است بسوی خودشناسی و رسیدن به آرامش درون.

عبارتی که در بخش «درباره من» وب‌سایت و همچنین پروفایل‌ام در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌ام. از آنجایی که طرح این پرسش، جرقه‌ای در ذهنم ایجاد کرد، بر آن شدم تا چند سطری درخصوص فواید نوشتن و خودشناسی و رابطه این دو باهم بنویسم.

اگر به دوران کودکی هر انسانی برگردیم می‌بینیم که اولین مهارتی که کودک فرامی‌گیرد تا احتیاجات و نیازهای خود را برآورده کند، «زبان آموزی» است.

او ناگزیر است برای برقراری ارتباط با محیط اطراف خود و والدین یاد بگیرد که ابتدا کلمه و بعد با تمرین و تکرار جمله بسازد و با بیان واژه‌ها و عبارات، بتواند در کنار سایرین به زندگی خود ادامه دهد و رشد یابد.

حال اگر این کودک در محیطی پرورش یابد که اطرافیان با او بدرستی سخن بگویند و مدام برایش کتاب داستان بخوانند قطعن کلمات بیشتری را می‌آموزد و یاد می‌گیرد که در جای مناسب از آنها استفاده نماید. در غیر اینصورت ممکن است تا قبل از شروع مدرسه حتا نتواند یک جمله را درست و حسابی بیان کند و در گفتارش ناتوان باشد.

دومین مهارتی که کودک در سن ۵ الی ۶ سالگی با رفتن به مهدکودک و دبستان می‌آموزد مهارت «خواندن و نوشتن» است.

امروزه مشاهده می‌کنیم که با توجه به امکانات الکترونیکی و وسایل کمک آموزشی متنوع، کودکان با بهره هوشی بالا می‌توانند حتی قبل از رسیدن به سن دبستان خواندن و نوشتن را براحتی انجام دهند.

در سنین نوجوانی و جوانی با خواندن کتاب‌های رمان، داستان کوتاه، شعر و هر نوع کتاب ادبی، فرد می‌تواند سطح واژگان خود را افزایش دهد و دایره لغات متنوع و جذابی را برای خودش داشته باشد و بعضن مشاهده می‌شود که برخی از نوجوانان و جوانان با استعداد و توانمند که قریحه و ذوق کافی برای سرودن شعر یا نوشتن متن دارند گرایشی در خور تحسین برای نویسندگی پیدا می‌کنند و این باعث می‌شود که در کارشان موفق هم باشند.

با این مقدمه لازم است در اینجا به برخی از فواید مهم نوشتن بپردازیم.

فواید نوشتن

«نوشتن» مهارتی است برای خوب فکر کردن.

نوشتن باعث می‌شود تا فرد عمیق‌تر درباره آنچه که در اندیشه دارد یا درباره آنچه که می‌خواهد سخن براند، به خوبی فکر کند.

با نوشتن می‌توانیم «برون ریزی فکری» داشته باشیم یعنی آنچه را که در ذهن داریم و باعث شلوغی و سردرگمی ما می‌شود، روی کاغذ بیاوریم.

بدین ترتیب می‌توانیم از شر افکار منفی و مزاحم ذهن خود، خلاص شویم و به طریقی ذهن خود را «پاکسازی» نماییم.

درکل، نوشتن باعث تمرکز بیشتر می‌شود و دقت در عمل را چند برابر می‌کند.

با نوشتن می‌توانیم خودمان را بهتر بشناسیم. بله دقیقا منظور همان «خودشناسی» است که از نظر خیلی‌ها کاری سخت و دشوار است.

اما خودشناسی به روش سهل و ساده به شما می‌آموزد که در وهله اول عادت کنید تمام احساسات خود را چه خوب و چه بد روی کاغذ بیاورید. بدین ترتیب، نوشتن با خودشناسی رابطه مستقیم دارد.

مکتوب کردن آنچه که در ذهن و روح و روان ماست، باعث می‌شود تا آنها را بهتر ببینیم.

با نوشتن، بیشتر با عقاید، باورها، احساسات و روحیات خودمان آشنا می‌شویم. گویی آنها را در آغوش می‌گیریم و لمس می‌کنیم.

درک بهتری از خودمان پیدا می‌کنیم. چون نوشته، همیشه جلو چشم‌مان است.

ممکن است بگویید دیدن احساسات بد، حال‌مان را بدتر می‌کند.

بله قطعا این اتفاق خواهد افتاد اما تا زمانی که شما با درد و رنج خود و احساس بد خود روبرو نشوید و آن را لمس نکنید، نمی‌توانید آن احساس بد را از خودتان دور کنید و همیشه و شاید سال‌ها آن درد و رنج را باخود یدک بکشید.

وقتی ما عادت کنیم روزانه احساسات خوب و بد خود را بنویسیم، راحت‌تر می‌توانیم به درک و شناخت برسیم و دلیل حال خوب و بد خود را بفهمیم.

وقتی احساس خوب خود را می‌نویسیم گویی این حس رضایت که از درون ما می‌جوشد، فوران می‌کند و این شادی مضاعف شده و دل‌مان می‌خواهد این حس خوب را با دیگران سهیم شویم.

توجه داشته باشید که این احساس خوبی که از درون ما غلیان می‌کند خیلی راحت به اطرافیان‌‌مان هم سرایت می‌کند و ناخودآگاه باعث شادی دیگران هم می‌شویم و این خود یک قدم مثبت در امر خودشناسی است.

هنگامی که حس بد خود را می‌نویسیم در نگاه اول ممکن است حال‌مان بدتر شود اما وقتی از خودمان بپرسیم چرا حالم بد است؟ چرا رنج دارم؟ از که رنجیده‌ام؟

می‌توانیم برای هر کدام از این سوال‌ها، پاسخی مناسب داشته باشیم که با نوشتن بار سنگینی که روی دل‌مان بوده، برداشته می‌شود. دقیقا مثل

«آبی است که روی آتش ریخته شود» آرام می‌شویم.

با نوشتن احساسات هنگام خشم و عصبانیت از بروز واکنش‌های هیجانی خود می‌کاهیم و یاد می‌گیریم که واکنش عصبی خود را به تاخیر بیاندازیم و در زمان دیگری که آرام‌تر شدیم، با واکنش صحیح اقدام کنیم.

با نوشتن آرزوهای خود می‌توانیم آنها را از رویا به واقعیت تبدیل کنیم چون هر روز برای محقق شدن آنها تلاش می‌کنیم و راه حل مناسب برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود را پیدا می‌کنیم.

نوشتن اهداف، یکی دیگر از مزیت‌ها است که ما را مجاب می‌کند تا برای به نتیجه رسیدن اهداف‌مان در زندگی، برنامه‌ریزی مدون و با اولویتی داشته باشیم و این ممکن نمی‌شود مگر با مکتوب کردن و زمان‌بندی دقیق آن‌ها.

نوشتن باعث می‌شود که عمل‌گرا شویم از حالت سکون و منفعل بودن خارج شده و به فردی تلاش‌گر و پویا تبدیل شویم.

نوشتن فاصله فکر و عمل را کم کرده و باعث می‌شود حرکت رو به جلو داشته‌باشیم و برای انجام پروژه‌هایی که داریم، تعلل نکنیم و طبق برنامه‌ریزی مدونی که داریم عمل نماییم.

تصور کنید یک فرد سخنران اگر بخواهد همه نطق خود را از حفظ بیان کند احتمال اینکه طی سخنرانی خود دچار فراموشی یا تپق شود زیاد است و اصولا بداهه‌گویی کار آسانی نیست و ریسک خودش را دارد.

اما اگر عادت کنیم مطالبی که می‌خواهیم درآن خصوص صحبت کنیم، ابتدا بنویسم و چندین بار آن‌ها را مرور کنیم، در اجرا بسیار موفق‌تر و مسلط‌تر عمل خواهیم‌نمود.

همچنین برای تهیه پادکست و فایل صوتی، نوشتن صحیح کلمات و واژه‌ها باعث می‌شود که در بیان، روان و شمرده صحبت کنیم و کلام‌مان برای مخاطب موجز و دلنشین‌تر خواهدبود.

در نهایت اینکه با نوشتن از علایق و سلایق خود آگاهی پیدا می‌کنیم.

نقاط ضعف و قوت خود را بهتر خواهیم شناخت و بدین‌ترتیب با نوشتن می‌توانیم نقاط ضعف خود را اصلاح و نقاط قوت خود را بیشتر تقویت کنیم و در عمل موفق‌تر باشیم.

در ادامه، به بررسی سه رکن اصلی در خودشناسی می‌پردازیم.

سه رکن اصلی در خودشناسی

در خودشناسی سه رکن اصلی وجود دارد:

«شناخت»، «قبول» و «تمرین»

چنانچه خود را به نوشتن عادت دهیم، می‌توانیم راحت‌تر به اولین مرحله خودشناسی یعنی رسیدن به شناخت و آگاهی قدم بگذاریم.

اینکه من چه عقیده و باوری دارم که باید آنرا اصلاح کنم یا محکم و استوار به آن معتقد باقی بمانم.

اینکه من چه عادات مثبت یا منفی دارم که می‌توانند باعث شادی یا ناراحتی من و اطرافیان شوند و آیا با وجود آنها می‌توانم در زندگی رشد کنم؟ یا مانع رشد و پیشرفت‌ام می‌شوند؟

اینکه من چه علایقی دارم از چه چیزی خوشم می‌آید و از چه چیزی متنفر هستم.

اینکه من نسبت به خودم یا دیگران عناد یا دشمنی دارم و این دشمنی چه تاثیری روی رفتار من با خودم و دیگران دارد.

با نوشتن می‌توانیم نسبت به این «چهار عین سرنوشت» که فرماندهان اصلی عقل انسان محسوب می‌شوند یعنی عقیده، عادت، علاقه و عناد آگاهی یافته و در مرحله دوم با قبول حسی هر کدام در وجودمان تصمیم به اصلاح و ایجاد تغییر مثبت در خود برآییم.

شناخت و آگاهی و دانستن اینکه ما ناخواسته با رفتار و گفتار و کردار خود کاری انجام می‌دهیم که باعث آسیب رساندن به خودمان و دیگران می‌شویم یعنی خودشناسی.

حال باید برای حل این معضلات و مشکلات راه حل مناسب بیابیم که این با یادگیری تکنیک‌های درست از طریق درخواست یاری از مربیان و یا مشاوره با افراد متخصص و حضور در کلاس‌های آموزش «خودیاری» میسر خواهدبود. صدالبته که با انجام تمرین مداوم و مستمر که همانا سومین رکن در امر خودشناسی است، می توانیم به نتیجه مطلوب خود برسیم.

و کلام پایانی اینکه،

«نوشتن» به ما کمک می‌کند تا با «خودشناسی»، خود را بهتر بشناسیم و با انجام تمرین‌های مکتوب، به «آرامش درونی» برسیم و این یعنی «رشد و توسعه فردی.»

 

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *