فریبا نبی زاده

چه کنیم که مغزمان کپک نزند؟

شاید به نظرتان طرح این پرسش کمی خارج از اصول باشد، یعنی چه؟ مگر مغز هم کپک می زند؟

در پاسخ به این سؤال، که بسیار هوشمندانه مطرح شده است باید گفت:

بله، مغز به عنوان یک عضو فعال بدن که مسئول تفکر و ادراک و ارسال پیام های مختلف عصبی به سایر نقاط بدن است دارای ماهیچه هایی است که در صورتی که غیرفعال باقی بمانند و عملکردی نداشته باشند کم کم رو به زوال کشیده می شود و اصطلاحا کپک می زند.

حالا که عملکرد مغز این قدر مهم است و می بایست فعالیت نماید تا ورزیده تر شود و این اتفاق ناگوار برایش رخ ندهد،

پس چاره کار چیست؟

بهترین تمرین برای تقویت قدرت فکری و نیروی مغزی، نوشتن است. هنگامی که قلم را در دست می گیریم، پیامی به مغز ارسال می شود و منتظر پاسخی خواهیم بود. در واقع با این عملکرد حکم به نوشتن صادر می شود و مغز شروع می کند به فعالیت و هنگامی که با طرح سوالات گوناگون در ذهن مواجه می شویم باعث می شویم که مغز بدنبال پاسخ های مربوطه تلاش مضاعفی نماید و در زمان های مختلف و مناسب پاسخ مربوطه را بدهد این کار باعث میشود که مغز به فعالیت بپردازد و هر چه بیشتر فکر کنیم و در جستجوی پاسخ به سوالات خود باشیم، قدرت بیشتری می یابد و چابک تر و قوی تر می شود.

افرادی که در سن میانسالی از قدرت فکری و مغز خود بخوبی استفاده ننمایند بتدریج سلول های مغزی شان تنبل شده و کم کم با مشکل فراموشی یا آلزایمر روبرو خواهند شد. از این رو است که توصیه می کنند روزانه از مغز خود کار بکشید مثل جدول حل کردن، نوشتن و یادداشت برداری روزانه، نقاشی کردن، ورزش کردن و خیلی کارهایی که باعث شود که مغز در طی روز فعال باشد و حالت رکود به خود نگیرد.

از طرفی، در این دنیای پر هیاهو با هجوم برق آسای اطلاعات از جاهای مختلف به ذهنمان مثل شبکه های اجتماعی، رسانه هایی مثل رادیو و تلویزیون، اخبارها و افراد و … ذهنمان تبدیل به انبار اطلاعات می شود و دیگر ظرفیتی ندارد که بتواند مفری برای فکر کردن داشته باشد.

بعبارتی انباشته شده است از اطلاعات درهم و برهم و بی حاصل.

هنگامی که با انباشت ذهنی مواجه می شویم، بی حوصله، کسل و خسته میی شویم و اصطلاحا دست مان به کار نمی رود.

ممکن است خیلی تلاش نماییم برای اینکه بتوانیم از اطلاعات ذهنی خود استفاده نماییم اما حتی گاهی اوقات شماره تلفن عزیزترین دوست خود را هم به خاطر نمی آوریم. اینجاست که مغزمان یاری نمی کند و شاید هم به فراموشی مقطعی دچار شده باشیم.

با تمرین نوشتن می توانیم چیزهایی که ذهن را اشغال نموده اند بیرون بریزیم و بعبارتی خانه تکانی ذهنی نماییم.

باید افکار مزاحم را از ذهن خود بزداییم تا بتوانیم دوباره خلاقیت خود را شکوفا نماییم و افکار تازه و جدید به ذهنمان خطور نماید.

گاهی ممکن است مطلبی را چند بار بخوانیم اما احساس کنیم که آنرا متوجه نشده ایم یا خیلی زود آن مطلب از ذهنمان برود، تنها دلیل اش اینست که مغزمان اشباع شده است و ظرف اش گنجایش اطلاعات بیشتر و اضافه تر را ندارد. سعی کنیم از بار اطلاعاتی اضافی پرهیز نماییم.

سعی کنیم از آن اطلاعاتی که داریم بهترین استفاده و بهره را ببریم فقط بدنبال کسب اطلاعات جدید که کاربردی برایمان ندارند نباشیم.

تمرینات نوشتن مثل آزاد نویسی،صفحات صبحگاهی، و روزانه نویسی کمک می کند تا ذهن مان سبک شود و تجدید قوا نماید.

آغاز هر چیز، با یک سؤال شروع می شود.

از آنجایی که مغز هر انسانی، عاشق سؤال است ، پس سعی کنیم روزانه با طرح یک پرسش، پاسخ آنرا بدهیم و بنویسیم و در سایت خود منتشر نماییم بعبارتی بلاگر سؤال خودمان شویم.

چون سؤال خوب، زندگی انسان را متحول می کند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

6 پاسخ

  1. عالی بود سرکار خانم نبی زاده
    ولی یک سوال دارم که برای من اتفاق افتاده: با نوشتن زیاد که هدف مون خالی کردن ذهن و دور کردن اون از آشفتگیه، یه وقت به خودمون می یام و می بینیم که در نوشته های بی حد و حصرمون هم گم شدیم/ نوشته ها مون هم اگه سامان نداشته باشه همین وضعیت رخ میده/ مدت ها درگیر این موضوع بودم که برای خودم روشی درست کردم/ الان آروم ترم/ می خواستم ببینم شما نظرتون چیه و چه تجربه ای دارین و چطور نوشته هایتون رو آرشیو و سامان دهی می کنین؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *