فریبا نبی زاده

به دلت گوش بسپار

 

همیشه هر کاری را نمی شود با منطق پیش برد. گاهی اوقات بین جدال عقل و دل مردد می شویم.

با استدالال و منطق تصمیم بگیریم یا به حرف دل گوش دهیم. کدامیک ما را به راه صحیح هدایت می کند. هدف رسیدن به سر منزل مقصود است دلمان نمی خواهد در کاری که انجام می دهیم شکست بخوریم در نتیجه اینجا منطق مان حکم می کند که باید براساس آنچه که من می گویم عمل نمایی تا موفق شوی و اگر به حرفم گوش نکردی و شکست خوردی شلاق ندامت است که بر گرده ات تازیانه می زند و با زبان نیش و سرزنش تو را به سلابه می کشاند که ببین به قدرت فکر و منطق ات گوش ندادی و حالا مجبوری چوبش را بخوری.

اما گاهی آنقدر خسته از هزار لایه های افکار خودت می شوی که بدون توجه به آن نیاز داری که در خفا کاری بکنی که دلت می خواهد. گاهی احساس می کنی که نیاز داری بدون حضور هیچ منطقی کاری را بکنی که در آن لحظه ندای درونی به تو به آرامی می گوید عزیزم بهترین کار این است حتی اگر اشتباه کنی من اینجا هستم و دستت را می گیرم و پشتیبان تو هستم. اگر به غلط هم راهی را بروی تو را سرزنش نمی کنم و آنرا به حساب کسب تجربه می گذارم و تو را مورد توبیخ و سرزنش قرار نمی دهم.

اینجاست که خیلی راحت به صدای قلبت گوش می دهی. صدای تپش هایی که تو را از هر چه زنجیر اسارت است رها می کند و تو آزادانه و با احساس خوبت، تصمیم می گیری که کاری را انجام دهی.

پائولو کوئیلو در کتاب “کیمیاگر” خود می گوید:

به دلت گوش بسپار، دل همه چیز را می داند!

پیروی از ندای دل مثل آموختن یک زبان خارجی است، ممکن است اشتباهاتی مرتکب شوید، اما سرانجام به هدف می رسید.

هرگاه چیزی را از صمیم قلب و از ته دلمان بخواهیم، امکان ندارد که به آن نرسیم و مطمئن باشید که حتما خواسته شما محقق خواهد شد. این راز مکاشفه درونی است.

پس بی درنگ به ندای قلبتان گوش فرا دهید تا رستگار شوید.

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

  1. به دلت گوش بسپار، دل همه چیز را می‌داند چه جمله‌ی قشنگی. ولی همیشه نمی‌شود آنچه دل می‌گوید را شنید. بارها برایم پیش امده که مجبور شدم علیرغم میل باطنیم، پا روی دلم بگذارم و راه منطق را پیش بگیرم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *