امروز به این موضوع فکر می کردم چرا گاهی کاری را شروع می کنیم باذوق و شوق فراوان ولی آنرا به سرانجام نمی رسانیم و نیمه راه به هر دلیلی آنرا رها می کنیم و به سراغ یک کار دیگری می رویم و در پایان با انبوهی کارهای نیمه کاره و تل انبار شده مواجه می شویم که دیگر نه راه پیش داریم نه راه پس رفتن.
اما گاهی کاری را با برنامه ریزی دقیق شروع می کنیم و آنرا منظم و متعهدانه و پیگیر انجام می دهیم و تا به نتیجه نرسد، آنرا رها نمی کنیم.
واقعا دلیل اش چیست؟
مگر این خود ما نیستیم که تصمیم می گیریم و کاری را شروع می کنیم؟ چه فرقی هست بین این کار و آن کار؟
بر حسب اتفاق امروز فایل صوتی را گوش دادم و تا حدودی این مطلب را برایم روشن کرد.
متوجه شدم که گاهی اوقات، خیلی یهویی میل به انجام کاری را پیدا می کنیم و دنبالش می رویم. بعنوان مثال یک روز جمعه میل مان می کشد کوه برویم بلند میشیم و می رویم و تمام. ممکن است این کار در طی ماه یا حتی سال هم تکرار نشود چون یک دفعه هوس کردیم برویم کوه.
اما اگر اراده کنیم و بخواهیم کاری را با منطق و با کمک نیروی عقلانی خود انجام دهیم مثلا همین کوه رفتن را، برایش برنامه می چینیم، هفتگی برویم یا دو هفته یکبار، وسایل مربوطه را تهیه می کنیم، کفش مناسب کوه را تدارک می بینیم، با دوستان هم پا قرار و مدار می گذاریم و خلاصه کلی برنامه منظم در نظر می گیریم و چون اراده شخصی است حتما آنرا به موقع در زمان تعیین شده دنبال می کنیم و بصورت یک رفتار و عادت خوب برای خود در نظر می گیریم.
اراده به معنی شوق، کشش و گرایش برای انجام یک عمل است پس از جنس نیرو هست. موقعی که تصمیم می گیریم کاری رو انجام بدهیم انتخاب می کنیم که این کار به نفع ماست یا به ضرر ماست. از اینرو اراده مانند نیرو حهت دار است به معنی خواستن، طلب کردن، دلبستگی ، اخلاص و اعتقاد.
ولی میل انجام کاری از روی دوست داشتن است.
در واقع وجه تمایز بین اراده و میل همین است. که در انجام کاری با اراده از نیروی عقل استفاده می کنیم و کمک می گیریم.
هر کاری که با اراده قوی همراه باشد نتیجه اش به رشد و موفقیت ختم خواهد شد اما اگر بصورت هوس باشد یک میل دوست داشتنی و موقت است و ممکن است تکرار نشود و دیگر به صورت یک عادت و رفتار صحیح در ما شکل نگیرد.
از این روست که در کلاسهای خودشناسی و حتی نویسندگی توصیه می شود هر کاری را با تمرین که توام با اراده قوی و تصمیم محکم است بصورت روزانه و مداوم انجام دهیم تا ملکه ذهنمان شود و بصورت یک عادت و رفتار صحیح در ناخودآگاه مان شکل گیرد.
برای تقویت اراده می توانیم تمرینات زیر را انجام دهیم:
خودباوری و ایمان به خود، اینکه خودمان را دست کم نگیریم
تمرین تلقین جملات مثبت تأکیدی
مثال: تکرار این عبارات ” این نیز بگذرد ” یا ” من می توانم … ”
تمرین تمرکز یا مدیتیشن
الگوبرداری و مطالعه زندگی افراد موفق و با اراده
ورزش برای تقویت اراده و ایجاد روحیه خوب
یک پاسخ
بسیار عالی و آموزنده