فریبا نبی زاده

پدر

خانه » پدر

«پدر» واژه‌ای است که با شنیدن نام‌اش دل می‌خواهد تا در هوایش بنویسد. واژه‌ای که هم مفهوم دارد و هم شکل‌اش برای من خوشایند است.

«پدر» اسطوره است. مردانگی و سخاوت‌اش زبان‌زد خاص و عام است. مهربانی دستان پدر را درگرفتن هیچ دستی احساس نخواهی کرد. پدر مرد راستی و درستی است.

تک‌تک واژه‌هایی که بر زبان می‌راند، گوهری گران‌بها بود که گرچه در زمان حیات‌اش باارزش اما کنون در فقدان نبودن‌اش گران‌تر.

«پدر» از نظر مالی ثروت‌اندوز نبود اما از بعد معنوی سرمایه‌های انسانی زیادی را تربیت کرد که تا ابد نام‌نیک‌اش را زنده و جاودان نگه می‌دارند. فرزندانی را تربیت‌کرد تا بتوانند ادامه‌دهنده راه‌اش باشند. شاگردانی را آموزش‌داد که هر کدام خود پدران و مادران این سرزمین هستند. قطعن نام نیک‌اش پرآوازه است و جاودان.

از بزرگی شنیدم که در ادبیات فرمولی است که وقتی نویسنده یا شاعر، حین نوشتن متنی یا سرودن شعری، اگر آن را با احساس و احیانا با اشک بنویسد حتمن خواننده آن هم، آن‌را با همان احساس خواهد خواند.

خاطرم هست وقتی پدرم شعری را می‌سرود، بسیار احساساتی می‌شد بویژه اگر در وصف «مادر» بود. هربار هم که آن را مجدد می‌خواند، همان احساس را داشت.

اکنون پس از گذشت چند سال که از آسمانی شدن ایشان می‌گذرد هنوز وقتی اشعارش را می‌خوانیم همان احساس ناب را داریم و محال است که اشکی نریزیم یا احساساتی نشویم.

«پدر» یک واژه‌ی سه حرفی است که حرف «پ» آن یعنی پشتیبان و هم‌چون کوه استوار که بدون هیچ‌گونه نگرانی می‌توانیم به آن تکیه‌کنیم. حرف «دال» یعنی دوست‌داشتن، مهر و محبت‌اش ستودنی‌است و از عمق جان برمی‌آید و در نهایت حرف «ر» یعنی رفیق، همراه، دوست و دلسوزترین مشوق و راهنما برای انجام بهترین کارها.

چه خوب است تا این گوهرهای گران‌بها (پدر و مادر) را در کنارمان داریم، قدردان و شاکر باشیم و برای پدران و مادران آسمانی هم طلب مغفرت و آمرزش نماییم.

خداوند حافظ و نگهدارشان باد.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *