«چگونه تصمیم بگیریم؟» سوالی است که در این مقاله به بررسی آن میپردازیم.
همه ما روزانه، تصمیم میگیریم. هر چیزی که میگوییم و انجام میدهیم نتیجه یک تصمیم است، چه آگاهانه چه غیرآگاهانه.
برای هر انتخاب بزرگ یا کوچکی، هیچ فرمول آسانی برای تصمیم گیری درست وجود ندارد. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که تا آنجا که ممکن است دقت کنیم و بهترین راه معقول و متعادل را در اتخاذ تصمیم انتخاب کنیم.
معمولا اخذ تصمیمات بزرگ کمی دلهرهآور هستند در اینجا به بررسی راهکارهای سادهای خواهیم پرداخت تا هنگام اخذ تصمیم ترس کمتری را تجربه نماییم.
اولین قدم : شناسایی منبع ترس و بدترین سناریو برای تصمیم خود
-
ترسهای خود را بصورت روزانه بنویسید.
روزانه نگاری، در مورد ترسهای خود به ما کمک میکند تا آنها را بهتر شناسایی کنیم و در نتیجه بتوانیم تصمیم بهتری بگیریم. می توانیم، با نوشتن در مورد تصمیمی که باید بگیریم شروع کنیم. هر چیزی که در مورد این تصمیم ما را نگران می کند را شرح دهیم یا فهرست کنیم. به خودمان اجازه دهیم این ترسها را بدور از هرگونه قضاوتی ابراز کنیم.
به عنوان مثال، در دفتر خود با این سوال شروع کنید: «تصمیمی که باید بگیرم چیست؟» ترس خود را هم بنویسید: «می ترسم اگر اشتباه انتخاب کنم، اتفاقی بیافتد.»
-
بدترین سناریو را شناسایی کنید.
هنگامی که درباره تصمیمی که باید بگیریم و اینکه چرا از آن تصمیم میترسیم، نوشتیم، یک قدم جلوتر میرویم. بدین معنا که برای هر انتخاب ممکن بدترین سناریو را شناسایی کنیم.
برای مثال، اگر برای گذراندن وقت بیشتر با فرزندان خود نیاز داریم بین ماندن تمام وقت در محل کار خود یا گرفتن یک شغل نیمه وقت تصمیم بگیریم، به این فکر کنیم که بدترین سناریوی هر تصمیم چه خواهد بود.
اگر تصمیم بگیریم که شغل تمام وقت خودمان را حفظ کنیم، بدترین سناریو، ممکن است این باشد که لحظات مهمی را در رشد فرزندانمان از دست بدهیم و به مرور باعث رنجیده شدن آنها شویم.
اگر شغل نیمه وقت را حفظ کنیم، بدترین حالت، ممکن است این باشد که نتوانیم از عهده مخارج آخر ماه بربیاییم. پس لازم است تصمیم بگیریم که آیا این بدترین سناریو واقعاً ممکن است رخ دهد یا خیر.
-
در نظر بگیرید که آیا تصمیمی که می گیرید دائمی خواهد بود یا خیر.
وقتی در مورد هر چیزی که ممکن است اشتباه باشد فکر کردید، به این فکر کنید که آیا این تصمیم قابل برگشت است یا خیر. بیشتر تصمیمها برگشتپذیر هستند، بنابراین میتوانید با دانستن اینکه اگر از تصمیم خود راضی نیستید، راحت باشید، همیشه میتوانید تغییری ایجاد کنید تا بعداً وضعیت را اصلاح کنید.
برای مثال، فرض کنید تصمیم گرفتهاید یک کار نیمه وقت داشته باشید تا زمان بیشتری را با فرزندان خود بگذرانید. اگر در پرداخت صورتحسابها و مخارج آخر ماه، با مشکل مواجه شدید، میتوانید با جستجوی یک شغل تمام وقت تصمیم خود را تغییر دهید.
-
با یکی از دوستان یا اعضای خانواده صحبت کنید.
احساس نکنید که باید به تنهایی یک تصمیم سخت بگیرید. از یک دوست قابل اعتماد یا از یکی از اعضای خانواده کمک بگیرید تا به شما کمک کند یا حداقل به نگرانی های شما گوش دهد. جزئیات مربوط به تصمیم و همچنین ترسهای خود را در مورد آنچه ممکن است اشتباه پیش برود مطرح کنید و به اشتراک بگذارید. وقتی که ترس خود را در مورد تصمیم به زبان بیاورید، در شما احساس بهتری ایجاد می شود و دوست یا عضو خانواده شما ممکن است توصیه های عالی و یا کلمات اطمینان بخشی برای شما داشته باشند.
گاهی مطرح کردن ترس ناشی از هرگونه تصمیم، باعث میشود افرادی که مشکل مشابهی مثل ما داشتهاند بتوانند با ما همفکری نموده و بهترین تصمیم را اتخاذ کنیم. حتی میتوان از کارشناس یا متخصص مربوطه درخصوص تصمیم مورد نظر خود کمک گرفت.
قدم دوم: با توجه به تصمیم اتخاذ شده، حرکت کنیم
-
آرامش خود را حفظ کنید.
سوار شدن بر احساسات، چه مثبت و چه منفی، میتواند بر توانایی ما برای تصمیم گیری منطقی تأثیر بگذارد. زمانی که می خواهیم تصمیمی بگیریم، اولین قدم به طور کلی باید این باشد که تا حد امکان آرام بمانیم.
زمانی که آرام نیستیم، بهتر است زمان تصمیم گیری را تا موقعی که به آرامش لازم برسیم، به تعویق بیندازیم. راه حل:
با چند نفس عمیق، به آرامش خود کمک کنیم. اگر فرصت داریم، به یک اتاق ساکت برویم و حدود ۱۰ دقیقه تمرینات تنفس عمیق را انجام دهیم.
-
تا حد امکان اطلاعات کسب کنید.
اکثر تصمیمات زمانی بهتر گرفته میشوند که اطلاعات کافی برای تصمیمگیری آگاهانه داشته باشیم. تصمیمگیری، به خصوص اگر در مورد موضوعات مهم باشد، باید متکی بر منطق باشد. با مطالعه و تحقیق بیشتر، بهتر می توانیم درباره تصمیم خود اقدام نماییم.
-
از تکنیک «پنج چرا» استفاده کنید.
از خود پنج بار بپرسیم «چرا؟» اینکار میتواند به ما کمک کند تا منبع یک مشکل را کشف کنیم و تعیین کنیم که آیا به دلایل درست تصمیم میگیریم یا خیر.
برای مثال، اگر بخواهیم بین حفظ شغل تمام وقت خود و رفتن به یک شغل پاره وقت تصمیم بگیریم تا زمان بیشتری را با خانواده خود داشته باشیم، پنج دلیل ما ممکن است به این صورت باشد:
«چرا به کار پاره وقت فکر میکنم؟» چون من هیچ وقت بچه هایم را نمیبینم.
«چرا من هرگز بچههایم را نمیبینم؟»چون بیشتر شب ها تا دیروقت کار میکنم.
«چرا بیشتر شب ها تا دیروقت کار میکنم؟» زیرا ما یک پروژه جدید داریم که زمان زیادی را از من میگیرد.
«چرا این، همه وقت مرا میگیرد؟» چون سعی میکنم کار خوبی انجام دهم و امیدوارم در نتیجه ارتقا پیدا کنم.
«چرا میخواهم ترفیع بگیرم؟» برای کسب درآمد بیشتر و تامین مخارج خانوادهام.
در این مورد، پنج دلیل نشان میدهد که ما در نظر داریم ساعات کاری خود را کاهش دهیم، حتی اگر به ارتقاء امیدوار باشید. در اینجا یک تعارض وجود دارد که برای تصمیمگیری خوب نیاز به بررسی بیشتر دارد. این پنج دلیل همچنین نشان می دهد که این مشکل ممکن است موقتی باشد — ما مدت زیادی کار میکنیم زیرا یک پروژه جدید داریم. در نظر بگیرید: آیا زمانی که با پروژه جدید خود راحتتر باشیم، ساعات کاری ما به این مدت طولانی خواهد ماند؟
-
سعی کنید تصمیم شما منطبق بر ارزش ها و اهدافتان باشد.
قبل از هر چیز، باید بدانیم که این تصمیم چگونه بر ما تأثیر میگذارد. آیا روی شخصیت ما اثر می گذارد؟ آیا ارزش ها و اهداف ما را دربردارد؟ تصمیمگیریهایی که «همخوان با ارزشها» نیستند یعنی با باورهای اصلی که ما را هدایت میکنند همسو نیستند، میتوانند احساس نارضایتی را در ما ایجاد کنند.
-
همه گزینه های مربوط به تصمیم خود را فهرست کنید.
در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که تنها یک روش وجود دارد، اما معمولاً این درست نیست. حتی اگر موقعیت شما محدود به نظر می رسد، سعی کنید فهرستی از گزینه های جایگزین تهیه کنید. تا زمانی که لیست کاملی تهیه نکرده اید، سعی نکنید آنها را ارزیابی کنید. دقیق باشید اگر در فکر کردن به گزینههای جایگزین مشکل دارید، با برخی از افراد خانواده یا دوستان خود جلسه «طوفان فکری» برگزار کنید.
-
یک صفحه گسترده تهیه کنید تا فواید و ضررهای احتمالی تصمیمات خود را بسنجید.
اگر مشکل شما پیچیده است و احساس میکنید که از نتایج گوناگون سردرگم شدهاید، یک صفحه گسترده برای هدایت فرآیند تصمیمگیری خود در نظر بگیرید. شما می توانید برای ایجاد یک صفحه گسترده از برنامه اکسل یا یک صفحه کاغذ استفاده کنید.
برای ایجاد یک صفحه گسترده، برای هر انتخاب احتمالی که در نظر دارید، یک ستون ایجاد کنید. در هر ستون، دو ستون فرعی ایجاد کنید تا سود و زیان هر یک از نتایج ممکن را مقایسه کنید. از علامت های + و – برای مشخص کردن موارد مثبت و موارد منفی استفاده کنید. همچنین می توانید به هر آیتم در لیست خود مقادیر امتیاز اختصاص دهید. پس از تکمیل اطلاعات صفحه گسترده، می توانید مقادیر امتیازها را جمع کنید و تعیین کنید کدام تصمیم بالاترین امتیاز را دارد. برای استفاده کاربردی از این روش می توانید از یک مشاور و متخصص راهنمایی بگیرید.
-
بجای فکر کردن، مدیتیشن کنید.
بیشتر راهحلها یا ایدههای خلاقانه و هوشمندانه از یک حالت هوشیاری بدون فکر میآیند. به همین دلیل است که مردم مدیتیشن میکنند. اگر چه سوال پرسیدن و جمع آوری اطلاعات یا دانش قبل از هر تصمیم گیری مهم است، اما اگر میخواهید به یک تصمیم واقعا خلاقانه و هوشمندانه دست پیدا کنید، باید از فکر کردن زیاد دست بردارید و کمتر فکر کنید.
«مراقبه نفس» یکی از روشهای بدون ساختار برای ایجاد فاصله بین افکار است که به خلاقیت و هوش جهانی اجازه ظهور میدهد.
قدم سوم: تصمیم گیری
-
طوری خودت را نصیحت کن که انگار دوست خودت هستی.
گاهی اوقات برداشتن یک قدم از تصمیم میتواند به ما در تعیین انتخاب درست کمک کند. به این فکر کنید که به یک دوست خوب که با همین تصمیم دست و پنجه نرم میکند چه میگویید. چه تصمیمی را به آنها توصیه میکنید؟ برای اینکه آنها را به آن تصمیم نزدیک کنید، چه تلاشی میکنید؟ چرا آنها را این گونه نصیحت میکنید؟
برای استفاده از این استراتژی، نقش بازی را امتحان کنید. کنار یک صندلی خالی بنشینید و وانمود کنید که با خودتان طوری صحبت میکنید که انگار شخص دیگری هستید. اگر ترجیح نمیدهید بنشینید و با خودتان صحبت کنید، میتوانید برای خودتان نامهای بنویسید که به شما توصیه میکند. نامه خود را با گفتن این جمله شروع کنید: «___ عزیز، من وضعیت شما را در نظر گرفتم و فکر میکنم بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که ____». نامه را با توضیح دیدگاه خود (از دیدگاه یک فرد دیگر) ادامه دهید.
-
به آینده فکر کنید.
بهترین راه برای تصمیمگیری این است که به این فکر کنید که چند سال دیگر در مورد آن چه احساسی خواهید داشت. برای مثال، ۱۰سال دیگر خود را در چه جایگاهی خواهید دید؟ خود را در آن زمان تصور کنید و ببینید این تصمیم برای آینده شما چه منفعتی دارد شاید دلتان بخواهد تجدید نظر کنید.
-
به شهود خود اعتماد کنید.
احتمالاً این احساس را دارید که کدام تصمیم درست است، بنابراین اگر همه چیز با شکست مواجه شد، باید با دل و جرأت پیش بروید. تصمیم خود را بر اساس آنچه به نظر میرسد درست است، بگیرید، حتی اگر صفحه گسترده خلاف آن را بگوید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که بر اساس احساس خود تصمیم میگیرند، نسبت به افرادی که به دقت آنها را ارزیابی میکنند، از تصمیمات خود رضایت بیشتری دارند از خود بپرسید که چه کاری میخواهید انجام دهید. به احتمال زیاد شما احساس خوبی دارید که کدام تصمیم باعث خوشحالی شما میشود و باید به آن تصمیم متمایل شوید. این تغییر و ناراحتی ناشی از ناشناخته است که تصمیم را دشوار می کند.
گذراندن چند لحظه برای تأمل آرام میتواند به شما کمک کند تا با شهود خود در تماس باشید. هر چه تصمیمگیریهای بیشتری را تمرین کنید، بیشتر می توانید شهود خود را اصلاح و تقویت کنید.
-
برای تصمیم خود، یک طرح پشتیبان داشته باشید.
فکر کردن به آینده به ما کمک میکند تا از هرگونه پیامدهای منفی احتمالی کمتر احساس ناراحتی کنیم. بهتر است یک برنامه پشتیبان برای مقابله با بدترین سناریوی خود تهیه کنیم. حتی اگر بعید است که به این طرح نیاز داشته باشیم، صرفاً داشتن یک برنامه پشتیبان به ما کمک میکند تا با بدترین سناریو، احساس تجهیز بهتری داشته باشیم. معمولا، افرادی که در پست های رهبری هستند همیشه یک برنامه پشتیبان دارند زیرا همیشه این احتمال وجود دارد که مشکلی پیش بیاید. این استراتژی ممکن است برای تصمیم گیری های جزئی نیز مفید باشد.
داشتن یک برنامه پشتیبان همچنین به ما این امکان را میدهد که به چالشها یا شکستهای پیش بینی نشده با انعطاف بیشتری پاسخ دهیم.
توانایی ما برای انطباق با شرایط غیرمنتظره میتواند مستقیماً بر موفقیت ما در تصمیمگیری ها تأثیر بگذارد.
-
مسئولیت تصمیم و انتخاب خود را بپذیرید.
مهم نیست چه تصمیمی میگیرید، آماده باشید که مسئولیت هر نتیجهای را بپذیرید. اگر چیزی آنطور که فکر میکردید درست نشد، حداقلاش این است که شما تصمیم آگاهانه ای گرفتهاید و بهترین تلاشتان را کردهاید. بدین ترتیب مسئولیت تصمیم و انتخاب خود را میپذیرید و پای آن می ایستید.
کلام آخر
با توجه به مطالب مطرح شده در این مقاله، در نظر داشته باشید که هیچ سناریویی کامل نیست. هنگامی که تصمیمی گرفتید، آن را با تمام وجود تا جایی که میتوانید بدون پشیمانی و بدون نگرانی در مورد سایر گزینههایی که انتخابشان نکرده اید، انجام دهید.
توجه داشته باشید که با اتخاذ تصمیمات بزرگ در زندگی، همیشه یاد میگیرید که با عواقب آن روبرو شوید و حتی از شکستها به عنوان تجربیات سودمندی استفاده کنید که این مهم باعث رشد بیشتر و سازگاری شما میشود.
آخرین دیدگاهها